انتخاب خطوط پیامکی

مرگ تدریجی بازاریابی به روش سنتی

تنها قصد بازاریابی وادار کردن مردم به خرید مقدار بیشتری از محصولات، به دفعات بیشتر و با قیمتی بالاتر است تا پول بیشتری ساخته شود. این تنها دلیل برای خرج کردن یک پنی، فنیگ یا پسوتا است. اگر بازاریابی شما موجب نمی شود که مصرف کنندگان با در دست داشتن کیف پولشان به قسمت صندوق فروشگاه ها روی بیاورند، از آن صرف نظر کنید.

sms marketing

وقتی من این را می‌گویم، بسیاری از بازاریابان می‌خندند. آنان می‌پرسند: «با چه کسی شوخی می‌کنید؟ منظور از بازاریابی که فروش نیست. این فروش است که برای بازاریابی است.»

شاید در گذشته بازاریابان می‌توانستند از زیر بار ارتباط کار خود با مشتریانشان شانه خالی کنند. شما فوت و فن کار را می‌دانید، یک آگهی را فیلمبرداری می‌کنید، کمی موسیقی ملایم به آن اضافه می‌کنید و بودجه خود را براساس زمان پخش گران می‌بندید تا صرفا تصویری در ذهن مصرف کننده به وجود آورید. ولی امروز، این کافی نیست. بلی، شما باید تبلیغ کنید و تصاویری را خلق کنید، به این امید که مشتریان از آن‌ها خوششان بیاید و در فروشگاه یا جلوی صندوق صرفا آنها را به یادشان بیاورند. ولی تنها دلیل صرف کردن پول برای این کار آن است که کمک کند تا بتوانید اجناس بیشتری بفروشید.

بسیاری از افراد، این مطلب را نمی‌یابند. آنان همواره غرق در شور و هیجان ناشی از تعبیه یک نظام جدید توزیع، تولید کاراکتر و یا گسترش نیروی فروش که واقعا بتواند به رشد کسب‌وکار کمک کند و منفعت را بیشتر کند، می‌شوند. اما آنها چیزهایی نیستند که موجب رشد و منفعت شوند. شما تا زمانی که جنس نفروشید، پولی به دست نمی‌آورید، و شما نمی‌توانید جنس بفروشید، مگر مردم را وادار کرده باشید که آن را بخواهند. و این همان کاری است که بازاریابی انجام می‌دهد.

(منبع: پایان عصر بازاریابی سنتی، سرجیو زیمن)

دیدگاه‌ها

قوانین ثبت دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *